علی (ع) شخصيت دو نيروئی(جاذبه و دافعه)
برگرفته از كتاب جاذبه و دافعه علی عليهالسلام متفكر شهيد استاد مرتضی مطهری ص 31-32.
علی از مردانی است كه هم جاذبه دارد و هم دافعه ، و جاذبه و دافعه او سخت نيرومند است . شايد در تمام قرون و اعصار ، جاذبه و دافعهای به نيرومندی جاذبه و دافعه علی پيدا نكنيم . دوستانی دارد عجيب ، تاريخی ،
فداكار ، با گذشت ، از عشق او همچون شعلههائی از خرمنی آتش ، سوزان و پر فروغاند ، جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند و در دوستی او همه چيز را فراموش كردهاند . از مرگ علی ساليان بلكه قرونی گذشت اما اين جاذبه همچنان پرتو میافكند و چشمها را به سوی خويش خيره میسازد در دوران زندگيش عناصر شريف و نجيب ، خدا پرستانی فداكار و بیطمع ، مردمی با گذشت و مهربان ، عادل و خدمتگزار خلق گرد محور وجودش چرخيدند كه هر كدام تاريخچهای آموزنده دارند و پس از مرگش در دوران خلافت معاويه و امويان جمعيتهای زيادی به جرم دوستی او در سختترين شكنجهها قرار
گرفتند اما قدمی را در دوستی و عشق علی كوتاه نيامدند و تا پای جان ايستادند . ساير شخصيتهای جهان با مرگشان همه چيزها میميرد و با جسمشان در زير خاكها پنهان میگردد اما مردان حقيقت خود میميرند ولی مكتب و عشقها كه بر میانگيزند با گذشت قرون تابنده تر میگردد .
ما در تاريخ میخوانيم كه سالها بلكه قرنها پس از مرگ علی افرادی با جان از ناوك دشمنانش استقبال میكنند .
از جمله مجذوبين و شيفتگان علی ، ميثم تمار را میبينيم كه بيست سال پس از شهادت مولی بر سر چوبه دار از علی و فضائل و سجايای انسانی او سخن میگويد . در آن ايامی كه سرتاسر مملكت اسلامی در خفقان فرو رفته ، تمام آزاديها كشته شده و نفسها در سينه زندانی شده است و سكوتی مرگبار همچون غبار مرگ بر چهرهها نشسته است ، او از بالای دار فرياد بر میآورد
كه بيائيد از علی برايتان بگويم . مردم از اطراف برای شنيدن سخنان ميثم هجوم آوردند . حكومت قدارهبند اموی كه منافع خود را در خطر میبيند دستور میدهد كه بر دهانش لجام زدند و پس از چند روزی هم به حياتش خاتمه دادند . تاريخ از اين قبيل شيفتگان برای علی بسيار سراغ دارد . اين جذبهها اختصاصی به عصری دون عصری ندارد . در تمام اعصار جلوههائی
از آن جذبههای نيرومند میبينيم كه سخت كارگر افتاده است
نظرات شما عزیزان: